تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان دلشوره و آدرس delshore.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
سلام دوستان ، ترانه جدیدی که دارم مینویسم راجع به بارونه ، یه جاهائیش گیر دارم ، اگه کسی هست که میتونه احساسات خودش رو در باب باران نوشته و برام کامنت بزاره ممنون میشم ، شاید مطلبش مورد بهره برداری قرار بگیره که منبع برداشت حتما" ذکر خواهد شد ، متشکرم . دلشوره
همونطور که میدونید در آستانه عید قربان قرار داریم و میخوام از همین تریبون به تمامی مسلمانان جهان این عید رو پیشاپیش تبریک بگم ، ولی یه سوال دارم اگه کسی جوابی براش پیدا کرد ممنون میشم کامنتش رو بخونم ، هستن تو مملکت ما که کم هم نیستند و از راه حرام رباخواری هر ساله یا در برخی از سالها به خانه خدا مشرف و در روز عید قربان قربانی میدهند ! با پول نزول به خانه خدا میروند و با پول نزول قربانی میدهند ! با توجه به اینکه ربا حرامه حج اینها چه حکمی داره ؟ قربانی عید قربانشان چه حکمی پیدا میکنه ؟ آیا قربانی گیرندگان میتوانند به صرف اینکه بگویند ما نه دیده و نه شنیده ایم این فرد رباخواری کرده از قربانی استفاده نمایند ، حال آنکه فرد رباخوار خودش که میداند نزول خواری کرده ! کسی چیزی میداند ؟ دلشوره
زمانی وقت نوشتن ، زمانی برای ننوشتن ، زمانی زوده برای نوشتن ، زمانی دیر شده برای نوشتن ، مداد در دست ، کاغذ روی پا ، تو آماده نوشتن ، اما ، کو حال نوشتن ؟ مداد پرت روی میز ، کاغذ بر گوشه ائی ، آنچه نقش بر بسته در ذهن من ، فرار کرد از ذهن من . دلشوره
حالم اساسی بده ، اساسی اساسی ، یکی از دوستان که تو وب من لینک شده داستانی برام فرستاد که داستان زندگیش بود ، زندگی که نگو ، فقط زنده بودن بود ، تو ایران ما بعضیها اونقدر دارن بخورن که از دماغشون قلپ قلپ میزنه بیرون و بعضی ها اونقدر ندارن بخورن که از دهنشون گلاب به روتون قلپ قلپ اوق میزنه بیرون ! آخه میشه تو یه مملکت اینهمه تناقض وجود داشته باشه ؟ میدونید چیه ؟ از قدیم و ندیم تو گوش ما مسلمونها خوندن که از همسایه ات خبر داشته باش که شب گرسنه نخوابه ، اگه نداره هر چی داری باهاش قسمت کن ، ولی هی هات ، این حرفها الان دیگه قصه پر غصه شده ، میگید نه ؟ هر که خواست بیاد من هزاران مورد نشون بدم که همون همسایه مسلمون هر شب از دهن همسایه لقمه نداشته اش رو میدزده تا انبار حرص و طمع خودش رو پر کنه ! چرا ما اینطوری شدیم ؟ چرا نمیخواهیم قبول کنیم که مسلمونیم و باید بجای شعار دادن عمل کنیم ، بخدا خیلی ها هستن که شبهای متوالی نون خشک هم ندارند بخورند و ما کماکان نون خشک میخوریم ، بخود بیائیم و برای بردن جنگ قدرت ، همسایه مون رو زیر پاه له نکنیم و از لقمه نون خودمون ذره ائی در راه خدا احسان کنیم تا شاید خداون متعال در آخرت گوشه چشمی به ما داشته باشه ، آخرت تنها چیزیه که بی برو برگرد نمیتونی ندیده اش بگیری بی انصاف ، اینهائی که نوشتم تا که شاید به بعضیها بربخوره چونکه که خیلی دلم سوخت ، زبانم قاصره از بیشتر گفتن .
دلشوره
[ چهار شنبه 3 مهر 1392برچسب:,
] [ 21:51 ] [ دلشوره ]
[ ]
درباره دلشوره
من سازم ، بندی آوازم ، برگیرم ، بنوازم ، بر تارم زخمه .
از خانه به در ، از کوچه برون ، تنهائی سوی خدا میرفت ، در جاده درختان سبز ، گل ها وا ، شیطان نگران ، اندیشه خار آمد و بیابان و سراب کوه آمد و خواب
پند
هیچیک از ما شبیه به یکدیگر نیستیم همه ما علائق و سلایقی داریم و برخی چیزها را دوست داشته و برخی دیگر را نمیپسندیم ، همگی نقاط قوت و ضعفی داریم و همچنین استعداد و نبوغی متفاوت