ابزار منو ثابت

نوروز

دیگه چیزی نمونده به عید نوروز

ننه سرما که رفته بهار تو راهه امروز

تو فکر سفره ی نو برای هفت سین

واسه پیشواز نوروز این جشن شیرین

یه تنگ ماهی یه شمع روشن

با سیب و سکه سفره رو چیدن

سبزه رو میزه آینه و شمعدون

بالای طاقچه است گلدون تو ایوون

یادمه اون قدیما تو کلاس پای تخته

روزا رو می نوشتیم تا که کم بشه یک روز

حالا عیده و نوروز میادش عمو نوروز

با یه دایره زنگی میخونه هر روز

عمو نوروزه سالی یه روزه دنیا دو روزه عید نوروز

بازم باغچه میپوشه رختای رنگی

ببین سفره رو چیده به این قشنگی

بازم قاشق زن اومد شب در خونه

آره چهارشنبه سوری رنگین کمونه

بیار خرمن بته آتیش به پا کن

بپر از آتیش شادی و صدا کن

چهارشنبه سوری شب تا سحر رنگ

همه میخونن با شعر و آهنگ

یادمه اون قدیما تو کلاس پای تخته

روزا رو می نوشتیم تا که کم بشه یک روز

حالا عیده و نوروز میادش عمو نوروز

با یه دایره زنگی میخونه هر روز

عمو نوروزه سالی یه روزه دنیا دو روزه عید نوروز

 

کوروش یغمائی

 

[ جمعه 29 اسفند 1393برچسب:,

] [ 11:46 ] [ دلشوره ]

[ ]

هنوز روزای بارونی به یادت ابر می چینم،

با رویای تو درگیرم چشاتو خواب می بینم

هنوز این لحظه ی بی تو به بد حالی گرفتارم،

نمی بینی که از عکست چشامو بر نمی دارم

نمی فهمم چرا از من داری رویاتو می دزدی،

تو قاب عکستم حتی ازم چشماتو می دزدی

تو از من دوری اما من دچار عطر دستاتم،

محاله خیس بارون شم که زیر چتر دستاتم

یه چیزایی تو دنیا هست که اسمش رسم تقدیره،

کسی که دوستش داری همیشه بی خبر میره

 

روزبه نعمت الهی

[ پنج شنبه 7 اسفند 1393برچسب:,

] [ 1:4 ] [ دلشوره ]

[ ]

شاد آمدم ، شاد آمدم

شاد آمدم ، شاد آمدم

شاد آمدم ،  شاد آمدم

شاد آمدم ، شاد آمدم

شاد آمدم ، شاد آمدم

شاد آمدم ، شاد آمدم

شاد آمدم ،  شاد آمدم

شاد آمدم ، شاد آمدم

از جمله آزاد آمدم

از جمله آزاد آمدم

 چندین هزاران سال شد، تا من به گفتار آمدم ، تا من به گفتار آمدم

 چندین هزاران سال شد، تا من به گفتار آمدم ، تا من به گفتار آمدم

 چندین هزاران سال شد، تا من به گفتار آمدم ، تا من به گفتار آمدم

 من مرغ لاهوتی بُدم ، دیدی که ناسوتی شدم

من مرغ لاهوتی بُدم ، دیدی که ناسوتی شدم

من مرغ لاهوتی بُدم ، دیدی که ناسوتی شدم

من مرغ لاهوتی بُدم ، دیدی که ناسوتی شدم

من مرغ لاهوتی بُدم ، دیدی که ناسوتی شدم

من مرغ لاهوتی بُدم ، دیدی که ناسوتی شدم

دامَش ندیدم ناگهان ، دامَش ندیدم ناگهان

در وی گرفتار آمدم ، در وی گرفتار آمدم

بازآمدم بازآمدم ، بازآمدم بازآمدم ،

 از پیش آن یار آمدم ، از پیش آن یار آمدم

در من نِگر در من نِگر

بهر تو غمخوار آمدم ، بهر تو غمخوار آمدم

 

حافظ ناظری – شهرام ناظری 

 

[ جمعه 1 اسفند 1393برچسب:,

] [ 9:42 ] [ دلشوره ]

[ ]