سلام و عصر بخیر دوستان
بلاخره دیشب تا پاسی از شب موفق شدم هشت شعر گفته شده قبلی رو تکمیل و آلبوم شعر خیالی رو از 6 به 8 شعر افزایش بدم که الان آماده ارائه اس ، دوست داشته باشید میتونم تقدیم کنم ، متشکرم . دلشوره
دلشوره
|
آخرین انتخاب هادوستان دلشوره حامیان دلشورهحامی |
الان دقیقا" 36 ساعته که نتونستم چیزی بنویسم و یه پست دیگه بزارم ، امیدوارم امشب بتونم بنویسم ، راستی اگه یه موقع برای خوندن شعرهای قبلی از لحاظ ریتم دچار مشکل شدین میتونید باهام تماس بگیرید تا خودم یکبار شعر رو براتون با ریتم خودش بخونم تا کل شعر براتون معنای خاص خودش رو پیدا کنه ، ببخشید ببخشید ببخشید . دلشوره
دیروز روزگار ، بودم کسی اون روزگار ، هر چه بود مال من ، همچون کسی روزگاری بود ، خوش روزگار ایام به کام ، دنیا به نام صبحگاهان ، دسته دسته یاران به راه جملگی در صف ، کرنش به راه گردان شیرینی ، دائما" بر سفره ام دیگران ، هم زیست با زنده ام روزها بود همچنان اسب مراد روزها در پی روز ، همچون روان تا زناگه ، یک طوفان بد هرچه بود ، برد آن طوفان بد هر چه داشتم ، شد برگ خزان ، شد آفتی هر چه بود ، شد هیچستان من زان لحظه ائی که بر خود شدم ای وای من ، حال بیخود شدم جیب ها سوراخ و سفره ها خالی بشد بوسه ها خشمی و یاران چشمی بشد من که خود روزی ، برای خود ، همچون کسی بیخود شدم ، بیخود شدم ، زار آمدم
استفاده از متن بدون اجازه نگارنده پیگرد قانونی دارد . دلشوره آه !!! قاطی پاتی دست !!! من دست به هر چی زدم ، قاطی شد چرا دست به هر چی زدم ، قاطی شد ؟ چرا یدفعه همه چی اینجوری قاطی پاتی شد ؟ دل به چی بستی / در این زمونه ؟ دل بستن به هرچی / عین گناه می مونه گناه من امروز / خود زندگانی است که این زندگانی / عین گناه می مونه دست به زر زدم زره ، زره زره آب شد دست به پول زدم پوله ، واشر زنگی شد دست به بورس زدم برگه هاش ، کپی رنگی شد دست به چک زدم ورقه هاش ، قلابی شد دست به کار زدم کاره ، ورشکسته شد دست به بار زدم باره ، شپش زده شد دست به یار زدم یاره ، پنبش زده شد دست به جار زدم جاره تو بوق بسته شد دست به زار زدم زاره ، تو گلوم خفه شد دل به چی بستی / در این زمونه ؟ دل بستن به هرچی / عین گناه می مونه گناه من امروز / خود زندگانی است که این زندگانی / عین گناه می مونه ورس 3 دست به رایانه زدم ویروساش راه اندازی شد دست به یارانه زدم بازارهاش دوبله سوبله شد تاکسی سوار شدم کرایش ، تاکسی متری شد وارد اتوبوس شدم بلیطش ، اسکناسی شد چرا یدفعه همش اینجوری شد ؟ دل به چی بستی / در این زمونه ؟ دل بستن به هرچی / عین گناه می مونه گناه من امروز / خود زندگانی است که این زندگانی / عین گناه می مونه چرا دست به هر چی زدم یهوئی قاطی پاتی شد ؟ همه چی ، یهوئی قاطی پاتی شد حتی ، دستهام رو که بهم زدم از گرد و خاک زیادش ، درجا ، صورتم خاکی شد !!!!!!!!!!!!!!!!!! اگه شد محض رضای خدا هم که شده دوستان که نظر میدن فقط راجع به مطالب پست ها نظر بدن ! تا به اینجا همه فقط دنبال تبادل لینک بودن ، خرید و فروش عینک ریبن و آفتابی و . . . . . اونم با یه وبلاگ ادبی ! میدونید چطور ؟ میان تو وبلاگت و میگن عزیزم وبلاگ قشنگی داری بیا با هم تبادل لینک کنیم ، وقتی بهشون سر میزنی میبینی یه وبلاگ فروش کرم ضد آفتاب و عینک آفتابی و حوله حمومه ! آخه عزیز من ، موضوع وبلاگ من کجا و وبلاگ یا سایت دلالی جنابعالی کجا ؟ من رو بحال خودم رها کنید ، این وبلاک یار تنهائی منه ، هر کس دوست داشت بهش نگاهی کنه ، هر کس هم نخواست خوب نگاه نکنه ، من دنبال تبادل لینک و بازدید و پیج رنگ از گوگل نیستم و دلم نمیخواد هم دنبال این مسائل برم ، لطفا" مزاحم نشوید ممنون خواهم شد . دلشوره تا به اونجا که این بنده حقیر خداوند به یاد دارم روز جمعه روز خواستن از خداوند و ائمه اطهاره ، من از خدا خواستم ، خیلی چیزها خواستم ، همه این حاجتها رو هم تو روزای جمعه خواستم ، میگن اگه داد ، رحمته ، اگه نداد حکمته ، این چه حکمتیه همش مال منه ؟ به همون خدا قسم که هرچی خواستم تو راه همون خدا بوده و بس ، دلم گرفته از همه چیز و همه کس . دلشوره همه راههای زندگی من / بن بسته همه کارهای من / بن بسته همه خواستن های من / بن بسته همه ساختن های من / بن بسته همه داشتن های من / بن بسته همه هدف های من / بن بسته همه راستی های من / بن بسته همه درستی های من / بن بسته همه شوخی های من / بن بسته همه رفتن های من / بن بسته همه ساعتهای زندگی من / بن بسته راه رسیدن من به مردن و قبر / بن بسته سلام دوستان امروز اومدم از تمام کسانی تا بحال محبت کرده و با پیام یا تماس تلفنی به من دلگرمی دادن تشکر کنم ، امیدوارم این دوستان هم تو کارشون موفق و پایدار باشند ، همونطور که از وبلاگ مشخصه مطالب مندرج در پست های مختلف ، بطور کل در ارتباط با شعر و رباعیست و تمام نوشته ها ذائده تخیلات و برداشتهای روزانه از زندگی و فعالیت های خودمه ، شعرهای گفته شده ، تنظیمات شعر برای خواندن ترانه ، آماده کردن سفارش برای سایرین ، همه و همه ، امیدوارم اگر خدائی ناکرده مطلبی درج میشه که به قشر خاصی از جامعه برمیگرده به هیچکس برنخوره ، زیرا تمامی مطالب بدون هرگونه غرض ورزی و جانبداری از سیستم یا شخص خاصی نوشته و در پست گذارده میشود ، بحرحال متشکرم . دلشوره آلبوم شعر خیالی با 8 شعر روزگار ، پوشالی ، کوچ ، بد ، دوباره ، ستاره ، یاس و بن بست آماده تنظیم جهت ترانه می باشد . دلشوره دوستی تماس گرفته و در خصوص برداشت بدون مجوز از نویسنده اشعار سوالاتی داشت که به ایشان عرض شد تمام این اشعار به ثبت رسیده و هرگونه برداشت بدون مجوز از نگارنده قابل پیگیری و رسیدگی میباشد . دلشوره
دوستان و مدیران محترم سایتهای تبلیغاتی با عرض سلام و ادب ، همونطور که مشاهده میفرمائید این وبلاگ ، یک وبلاگ شعر و رباعی است که در پی رسالت خود تنها در زمینه شعر و آهنگ فعالیت مینماید ، پس لطف نموده از ثبت نظر به منظور لینک های تبلیغاتی خودداری فرمائید ، بسیار ممنون خواهم شد . با تشکر دلشوره با تنی چند از دوستان تنظیم کننده برای تنظیم شعرهای پوشالی ، بد و کوچ صحبت شده ، دوستان عزیزی که منتظر دریافت متن پوشالی برای تهیه ملودی و تنظیم تراته هستند لطفا" منتظر تماس باشند ، از لطف همگی بسیار متشکرم . دلشوره
من برمی خیزم با نسیم صبحگاهی / تو نور شیرین روشنائی من شروع با آفتاب زرد ایوانی / تو شکوفه عطر گل یاس میمانی من گرمای تیغ افتابم / تو نرم نرمک هوای بارانی من خسته از تلاش روزانه / تو ابر و باد و مه و بارانی من چشم بند خواب عصرانه / توغرش رعد ، برق و بارانی من در پی ارامش شبگاهی / تو باران تند رگباری من در پی صدای لالائی / تو خودت آواز تنهائی من در پی خواب رویائی / تو به دنبال بازی صبحگاهی من در پی خاموشی از شلوغی ها / تو پر پرواز هوائی ها من نشسته در کنج تنهائی / تو پرواز با بال رویائی من در پی یک جای شیدائی / تو نشسته در ایوان بالائی من در پی ذره ائی جرات / تو همان جسارت بی پروائی من در پی آسمان پر ستاره / لیکن ، تو همون ستاره آسمانی
[ چهار شنبه 4 ارديبهشت 1392برچسب:شعر, ] [ 12:43 ] [ دلشوره ][ خانه ائی ساختم در ذهنم پوشالی شهری پوشالی کوچه ائی از جنس پوشال جوبی خالی از سنگ کف جوب کوچه ائی بی آدرس و پلاک دربی بی رنگ و زنگ حیاطی و باغچه ائی بی درخت و ......... همه از جنس پوشال
شعر اصلی آماده استفاده میباشد . دلشوره نمیدونم که تو زندگی یومیه آدما خداوند چه حکمتی قرار داده ، یه روز یه چیزی میخوای که نمیشه ، فرداش همون چیز رو نمیخوای ولی میشه ، داستان ، همون داستان پر شدن و نشدن لیوان ابه که اگه خدا بخواد پر نشه نمیشه ولی اگه بخواد پر بشه یه قطره آب کار یه دریا رو انجام میده ، امروز برام اتفاق افتاد ، مات و مبهوتم ، خداوندگارا حکمتت رو شکر . دلشوره
|
درباره دلشوره گردآورندهآرشیو ماهانهسپهریپندلینک های ویژهشمارگان بازدید
|
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت: