ابزار منو ثابت

نانی جان ( ارمنی )

Հարսեմգնում,Տանիցհեռանում

(Hars em gnoom, danitz  heranoom)

Տասնեօթտարեկան,Նանի  ջան,Սիրոյտիրանում։

(dasnayot daregan, nani jan, siro  diranoom)

ԻնձբերելեսՍիրելգուրգուրել,

(Eentz berel es, sirel koorkoorel)

Ամակդծովարել,ՆանիջանԻմ  եարինտուել։

(Amagut dzov are nani jan, eem  yarin dvek)

ԱնուշկաթդՀալալինձարա,

(Anoosh gatut halal eentz arah)

Օրհնանքդթողլինի,Նանիջան,  Միշտէլինձվրայ։

(Orhnankut togh lini nani jan mishd  el eentz vrah)

شاخه ی نیلوفری

همچو برگ گل، تری

می روی و می بری

سال و ماه و هر شبی

فصل ها آواره اند

دل به حسنت داده اند

در نهان دلت عشق را می بری

هرکجا می روی بانگ مهر منی

در نهان دلت عشق را می بری

هرکجا می روی بانگ مهر منی

 

خواننده ارمنی : روآن استورم 

خواننده ایرانی : فرشته اتحاد 

 

 

[ یک شنبه 31 فروردين 1393برچسب:,

] [ 22:40 ] [ دلشوره ]

[ ]

ای که رفته با خود، دلی شکسته بردی

این چنین به طوفان تن مرا سپردی

ای که مهر باطل زدی به دفتر من

بعد تو نیامد چه ها که بر سر من !

بعد تو نیامد چها که بر سر من..

ای خدای عالم چگونه باورم شد

آنکه روزگاری پناه و یاورم شد

سایه اش نماند همیشه بر سر من

زیر لب بخندد به مرگ و پر پر من

زیر لب بخندد به مرگ و پرپر من

رفتی و ندیدی که بی تو شکسته بال و خسته ام

رفتی و ندیدی که بی تو چگونه پر شکسته ام

رفتی و نهادی چه آسان دل مرا به زیر پا

رفتی و خیالت زمانی نمیکند مرا رها

ای به دل آشنا، تا که هستم بیا

وای من اگر نیایی، وای من اگر نیایی

 

علی زند وکیلی 

 

 

[ پنج شنبه 28 فروردين 1393برچسب:,

] [ 21:41 ] [ دلشوره ]

[ ]

هميشه در كنارت خواهم بود، هميشه

برخواهم گشت تا تورا جستجو كنم و آخرين تانگو

را با روح تو خواهم رقصيد

اگر مي توانستم، به خاطر تو مي مردم

اگر مي توانستي، براي من زندگي مي كردي

اگر زمان توقف مي كرد

و خاكي كه تو را در آغوش مي گيرد، در حال گريستن است

و گلهايي كه زماني رنگ داشتند، آنرا از دست دادند

اما من از اينجا (در بالا) از تو مراقبت خواهم كرد

درد بسياري وجود دارد

و من و تو به آسمان مي رويم

امشب، اي روح من، ستاره ها خاموش مي شوند.

امشب ماه ظاهر نمي شود

و جهان، اي عشق من، در تاريكي پوشيده خواهد شد

پرواز كن، به دوردست پرواز كن، اي كبوتر من

پرواز كن و به پشت سر نگاه نكن

زيرا زندگي نمي تواند با تو بميرد

 و خاكي كه تو را در آغوش مي گيرد، در حال گريستن است

و گلهايي كه زماني رنگ داشتند، آنرا از دست دادند

اما من از اينجا (در بالا) از تو مراقبت خواهم كرد

درد بسياري وجود دارد

 و من و تو به آسمان مي رويم

 

Yasmin Levy

 

[ شنبه 23 فروردين 1393برچسب:,

] [ 17:12 ] [ دلشوره ]

[ ]

دل زارم فغان کم کن / تو اشک از دیدگان کم کن / غم و ناله ز جان کم کن

وای چه ناله که از دل به راهت نمودم من

بهره ای از آن به عمرم به جز غم ندیدم من

مرا کشته نگاه تو / نشینم چشم به راه تو / که بینم روی ماه تو

گشته سجده گاه من، ماه من، کعبه رویت

دل شده اسیرِ دام خم و تاب گیسویت

باز آ و بنشین یک دم که به لب آمد جان عزیزم از انتظارات

قهر و جدایی بس کن که بسته دامم و مرغ دل شد شکارت

بهر تو می سوزد دل ولی تو نداری ز حالم زارم خبری

آه جگر سوزم را به دل تو زیبا ز چه نبود خطری

بیا بر من، بیا ببین، که آمده بی تو چه به سر من

مه پیکر من، سیمین بر من، بیا ببین تو چشم تر من

بت دیرین، شب پیشین، که به خوابم ماهی آمد

شده آگاه، دلم ای ماه، که تو پیشم خواهی آمد

گذری کن، نظری کن، چه خوش اندام و شیرینی

دل ما را، تو دل آرا، ز وفا ده تسکینی
 
محسن نامجو
 
 

[ سه شنبه 19 فروردين 1393برچسب:,

] [ 10:38 ] [ دلشوره ]

[ ]

نوروز را با ساز شروع کن

با آواز شیرین شروع کن

نوروز مبارک، مبارک بادا

ای گل ریحان من ریحان می چینم

در راه یار از جانم می گذرم

بزنید ساز و دهل، جشن بهار و همه جا گل و مل و سنبل بدمید

بلبل مست گریبان بدرید

می کشید نعره ی مستانه و یک باره پرید از سر این دار، به اون دار

کند غمزه و اطوار، دگربار بزند جار

که ای مردم غافل، اگه امروز سهیمید در این جشن طبیعت

بیایید به غیرت و ببینید که گیتی شده آلوده، از غفلت انسان

بیاموزید از طینت حیوان، که حیوان اگه نادان ولی ذاتاً شده آگه، ز اسرار طبیعت

نه راضی به اذیت به جنگل و بیابان، که باشد به محیطش، محافظ و نگهبان

یک آن سر زده جیران، پرید در وسط نطق سخنران، و بدونه زيرنويس و ترجمه گفت بالام

در بزم ساکت شو و لحظه ای به موسیقی گوش بده

عزیزم ادب را رعایت کن چرا که این رفتار شایسته نیست

صحبت را ترک کن و به دست مطرب خونبار نگاه کن

تا دست هر نا اهلی به چنگ و دف و تار نیافتد

 نوروز را با ساز شروع کن

با آواز شیرین شروع کن

نوروز مبارک، مبارک بادا

ای گل ریحان من ریحان می چینم

در راه یار از جانم می گذرم

عید نوروز ببین عاشقی آذر زبان

آب کند برف زمستان به سَمومِ بیان

پای کوه سبلان، با قپوز و بالابان

عاشقی نغمه ی نوروز بیارد به زبان

چكمه ى چرمى به پا، پاپاق

پشمى به سر، ساز خوش اندام و ظریفی به بر

دم در هر خانه و هر لانه و آشیانه، عاشق سرمست زبردست به هر بهانه

مدح و ثنای هنر خویش کند روانه

شکوه و عظمت موسیقی جان مرا بی حال کرده است

بلبل شیدا را از نطق انداخته و لال کرده است

چون که بلبل بشنید در این کنایه نام خویش

گشت هوشیار و پرید یک گام پیش

ناگهان ناله ی بلبل همچو یک شیهه ی دُلدُل

به صدا آمد و یک آن همه ماندند به تعجب، که بلبل ز تعصب کند آواز دل انگیز و حزینی

به الحان وزینی، ز آواز سمائی، نه زمینی

من که از زبان مرغان نیم آگه، ولیکن گمان زنم منظور از آن ناله ی ناگه

این چنین بود که بلبل بسرود شعری بداینسان

عزیزان قدر این نعمت بدانید

که ناگه دور از این نعمت نمانید

بکوشید همه سال به حفظ این حال

و یک دل از سر وحدت بخوانید که

بایرام مبارک مبارک باد بایرام مبارک مبارک باد

نوروز را با ساز شروع کن

با آواز شیرین شروع کن

نوروز مبارک، مبارک بادا

ای گل ریحان من ریحان می چینم

در راه یار از جانم می گذرم

 

کاری از گروه عجم 

[ جمعه 1 فروردين 1393برچسب:,

] [ 18:58 ] [ دلشوره ]

[ ]